انتشار چنین کتاب کوچکی ـ از نظر حجم ـ دربارۀ معمار بزرگی مانند لویی کان توسط ناشر دانشگاهی معتبری مانند دانشگاه پرینستون نشان از اهمیت و فایدۀ آن دارد. این کتاب یکی از حدود ده عنوان مشابهی است که انتشارات معماری دانشگاه پرینستون منتشر کرده است. در این مجموعه گفتگوهایی با معماران بزرگی مانند میس فان در روهه و لوکربوزیه به چشم می‌خورد. این کتاب شامل یک مقدمه، متن اصلی، و یک موخره است. مقدمه به قلم پیتر پاپادیمتریو است که لویی کان را به نحوی شاعرانه «لو آی‍‌کان» خطاب می‌کند: یک نماد. متن اصلی کتاب شامل سخنرانی لویی کان با عنوان «نور سفید، سایۀ سیاه» و سپس پرسش و پاسخی با دانشجویان و استادان است که برای آن عنوان «طراحی حرکتِ صورت به سمت حضور است» را انتخاب کرده‌اند. موخرۀ کتاب را لارس لیراپ، رئیس پیشین دانشکدۀ معماری پرینستون، نوشته و در آن به نسبت میان دست و وجود و اندیشۀ معمار پرداخته. کان این اندیشه را برای ما باقی گذاشت که معماری باید نیرویی مؤثر باشد، چه در مقیاس محیط و چه در مقیاس تعامل انسانی؛ وقتی او از «نهادهای انسان» صحبت می‌کند، یا اینکه چگونه «بناها باید نسبت به ماهیتشان صادق باشند» و اینکه «معماران باید بیاموزند که حقوق دیگری دارند ... حقوق خودشان.» پس، بناها باید اراده‌ای داشته باشند، اما معماران هستند که به آنها اراده می‌بخشند: مسئولیتی وحشتناک و مبارزه‌ای محتوم. همین وجه اعتلایی دیدگاه کان اساس پیشرو ماندن او در ساختن محیط طراحی شده است.